در روزهايي كه قلعه‌نويي در مورد تمايل به ماندن و قرارداد سفيد با تراختور و در عين حال مطالبات معوقه‌اش از تيم محبوب آزربايجان صحبت ‌مي‌كرد در مطلب “اگر كمال پاشا جايش را امير پاشا نمي داد“؛ با طرح سؤال “اگر كمالوند ابقاء مي ‌شد تراختور در اين فصل چند امتياز كسب مي كرد“، با انتقاد برخي از دوستان مواجه شديم كه مي گفتند مقايسه اينها قياس مع الفارق است و در اين روزها كه تراختور بايد قلعه نويي را نگهدارد بهتر است چنين مباحث چالشي مطرح نشود.

و البته ما يك قصد داشتيم و آن بررسي “بهره وري” و “صرفه” اقتصادي مربي‌اي بود كه با تيمي همچون تيراختور، مقابل تيم سقوط كرده مس سرچشمه نه يكبار، بلكه دو بار مساوي كرد! وگرنه همين  تيم تيراختور با پشتيباني هوادران بي شمارش مدتها قبل از تشريف فرمايي قلعه نويي به تبريز شروع به شكستن طلسم ها كرده‌بود. در نظر سنجي فوق الذكر،از 125 شركت كننده 44درصد معتقد بودند كه تيراختور بدون قلعه نويي هم مي توانست در اين فصل بالاي 60 امتياز كسب كند و با احتساب 33 درصدي كه امتيازات مابين 50 و60 را انتخاب كرده بودند، مي توان نتيجه گيري كرد كه بنابه نظر اكثريت قاطع شركت كنندگان تيراختور امسال حداقل به بازيهاي پلي آف آسيا راه يافته است. يعني قلعه نويي كار شاقي نكرده است.

حال از جنبه ديگري مي توان به نتيجه فوق رسيد. نمودار روند كسب رتبه توسط سه تيم تيراختور، سپاهان و استقلال را در طول اين سه سال كه تيراختور با بازگشتش كل ليگ را تحت تاثير قرار داده، رسم  مي كنيم:

همانطور كه در اين نمودار مشاهده مي شود، مي توان گفت:

- سپاهان با وجود تعويض مربي باز هم قهرمان شده است. شايد بگوييد كه اگر بوناچيچ را عوض نمي كردند، قهرمان نمي شدند. ولي بايد گفت آنها بيش از آنچه مديون مربي باشند، براي نتيجه گيري كار تشكيلاتي خوبي دارند. همزمان با تعويض مربي مي دانستند كه بايد يكي دو بازيكن شاخص مثل برونو سزار را هم بگيرند تا خلاء ابراهيم توره را پر كنند نه قلعه نويي را!

-  تيم استقلال نيز برايش زياد فرق نمي كند مربي‌اش چه كسي باشد، چون حتي با گرفتن بهترين بازيكنان نيز نمي تواند از سپاهان جلو بزند. البته امسال بايد دوم مي شدند كه به يك دليل نتوانستند و آن روند صعودي بي نظير تيراختور است كه در بند زير خواهيد خواند.

-خيلي ها مي گويند امسال بايد تيراختور قهرمان مي شد و به علت ناداوري موفق نشد. ولي سالهاي قبل هم تيراختور به خاطر ناداوري نتوانست آسيايي بشود. حال فارغ از ناداوري و …، حقيقت نمايش داده شده در نمودار فوق به وقوع پيوسته، و مشخص است كه تيراختور در اين سه سال به سوي رتبه اول در حال حركت بوده است و حتي از استقلال كهكشاني هم جلو زده است و يقينا در سال بعد سپاهان هم مثل استقلال به زير كشيده خواهدشد. حال در اين مورد بحث نمي كنيم كه موتور محرك تيراختور چه بوده. آنچه مشخص است اين واقعيت است:

تنها چيزي كه سر جاي خود باقي مانده، خيل عظيم هواداران است و ديگر هيچ!

در خاتمه تاكيد كنم كه هدف از نوشتن اين مطلب مقايسه بهره‌وري مربيان بود و نه اينكه تيراختور نبايد جهت به كارگيري سرمربيان بزرگ و معتبر هزينه كند. به نظر من تيمي بزرگ همچون تيراختور بايد سرمربيان بزرگ (نه پرمدعاي به ظاهر متواضع!) هم به خدمت بگيرد تا روند صعوديش تسريع شود و هواداران دچار نگراني نشوند كه در اين مورد در روزهاي بعد مطلبي خواهم نوشت. البته اين روزها شايعاتي در مورد مذاكره جهت به خدمت گرفتن مربيان مشهوري چون “كلاوس تاپ مؤلر” آلماني يا “خورخه خوزه” پرتقالي به گوش مي رسد كه جاي اميدواري است واقعيت داشته باشند. تجربه ثابت كرد كه مربيان داخلي بيشتر به فكر آمال و آرزوهايي هستند كه مادون تيراختور است و نه فراتر از آن!